محل تبلیغات شما

                                    خبط دماغ علی محمد باب

 

    مهر ماه سال 98 را در حالی پشت سر گذاشتیم کهپیروان فرقه ضالّه بهائیت جشن دویستمین سالگرد تولد علی محمد شیرازی مؤسس فرقهضاله بابیت را برگزار کردند و در این باره چیزهائی از او نقل کردند، گفتند، نوشتندو حتی کلیپ هائی را نیز در باره او ساختند و به تعریف و تمجید فراوان از اوپرداختند. اما این فعالیت ها نه بخاطر این بود که شخص شخیص او را قبول داشته و آئینخرافی او باور داشتند. بلکه تمام این کارها و فعالیت های پیروان بهائی بدین خاطربود که آنان علی محمد را بعنوان مبشر ظهور میرزا حسینعلی نوری پیامبر خود خواندهبهائیان می دانند. اما حقیقتاً علی محمد شیرازی چه کسی بود و چه جایگاهی نزدبهائیان دارد؟

 

    در مورد میرزا علی محمد شیرازی عقائد گوناگونی در بین تودهعموم بهائی و کتاب های آنها وجود دارد که حقیقتاً نمی توان به ضرس قاطع در این بارهاظهار نظر کرد! چرا که خود رهبران فرقه ضاله در باره علی محمد باب اتفاق نظرندارند و بیش از پنج قول در مورد وی ابراز کرده اند.


    قول اول، مربوط به عموم بهائیان است که معتقدندعلی محمد شیرازی همان مهدی موعود و امام زمان شیعیان می باشد که در پنجم جمادیالأولی سال 1260 قمری در شیراز ظهور کرده است. آنان دلیلی بر این مطلب نداشته بجزگفته های مبلغین این فرقه که در رأی و نظر آنها چنین تأثیری گذاشته است. همچنانکه اسدالله فاضل مازندرانی در پاورقی کتاب ظهورالحقجلد دوم صفحه 173 می نویسد: بالآخره ملاصالح گفت: ای دختر (قرّة العین و طاهره)هرگاه تو خودت ادّعای بابیت می نمودی، مرا گوارا بود تسلیم امر تو را نمودن و ایکاش تو پسر بودی تا مرا فخر بر عالمیان می بود. چکنم که تو با این فضیلت تابع اینجوان شیرازی شدی.


    قول دوم، مربوط به خود علی محمد شیرازی است کهخود را نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفی کرده است. همچنانکهعبدالبهاء در کتاب مقاله شخصی سیاح صفحه 2 از قول وی در کتاب احسن القصص صفحه 116چنین نقل می کند: آغاز گفتار نمود و مقام بابیت اظهار و از کلمه بابیت مراد اوچنان بود که من واسطه فیوضات از شخص بزرگواری هستم که هنوز در پس پرده عزت است ودارنده کمالات بی حصر و حدّ، به اراده او متحرکم و به حبل ولایتش متمسک. و درنخستین کتابی که در تفسیر سوره یوسف مرقوم نموده، در جمیع مواضع آن خطاب هائی بهآن شخص غائب که از او مستفید و مستفیض بوده، نموده و استمداد در تمهید مبادی خویشجسته و تمنای فدای جان در سبیل محبتش نموده، از جمله این عبارت است: یا بقیة اللهقد فدیت بکلی لک و رضیت السّب فی سبیلک و ما تمنیت الا القتل فی محبتک و کفی باللهالعلی معتصماً قدیماً».


    قول سوم، مربوط به عبدالبهاء رهبر دوم فرقه ضالّهاست که معتقد بود علی محمد شیرازی پیامبر خداست! همچنانکه در کتاب مفاوضات صفحه116 سطر 6 می نویسد: کلیه انبیاء بر دو قسمند قسمی نبی بالاستقلالند و متبوع وقسمی دیگر غیر مستقل و تابع. آن مظاهر نبوت کلیه که بالاستقلال اشراق نموده اند:مانند حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت مسیح، حضرت محمد (ص) و حضرت اعلی (علی محمدشیرازی)». و باز در همین کتاب صفحه 36 سطر 2 می نویسد: این قدس الأقداس است که جوهر شریعت آدم وشریعت نوح و شریعت ابراهیم و شریعت موسی و شریعت مسیح و شریعت محمد و شریعت حضرتاعلی و شریعت جمال مبارک است».


   قول چهارم، مربوط به میرزا حسینعلی نوری مؤسس وپیامبر خود خوانده بهائیت است که علی محمد شیرازی را قائم موعود شیعیان می داند!همچنانکه در کتاب اشراقات صفحات 8 و 9 می نویسد: نفسی از اهل سنت و جماعت (میرزااحمد قادیانی) در جهتی ازجهات ادعای قائمیت نموده و إلی حین قریب صد هزار نفساطاعتش نمودند و بخدمتش قیام کردند. قائم حقیقی بنور الهی در ایران قیام بر امرفرمود (علی محمد شیرازی) شهیدش نمودند و بر اطفاء نورش همت گماشتند».


    قول پنجم، قول دوم علی محمد شیرازی است که خودرا خدا می داند! همچنانکه در لوح هیکل الدین صفحه 5 سطر 3 می نویسد: شهدالله انهلا إله إلا هو الملک ذوالملاکین و ان علی قبل نبیل ذات الله و کینونیته».


   قول ششم، قول دوم عبدالبهاست که علی محمد شیرازیرا خدای دیدنی معرفی می کند! همچنانکه نصرالله رستگار از مبلغین فرقه ضاله بهائیت درکتاب تاریخ صدرالصدور صفحه 207 به نقل از عبدالبهاء می نویسد: ای مقبل إلی الله ومنقطع إلی الله مقام مظاهر قبل نبوت کبری بود و مقام حضرت أعلی (علی محمد شیرازی)الوهیت شهودی است».


    کاربران گرامی ملاحظه کردید در باره علی محمدشیرازی شش قول مطرح است، به نظر شما کدام قول را قبول کنیم و علی محمد را دارای چهجایگاهی تصور کنیم؟ اگر بگوئیم وی امام است، ممکن است ایشان ناراحت شود و بگوید منپیامبر بودم شما بی جهت مرا امام دانستید. اگر بگوئیم ایشان پیامبر است، ممکن استپرخاش کند که من خدا بودم شما بی خود مقامم را پائین آوردید. اگر واقعاً خدا باشد،ما را به بهشتش راه نخواهد داد.

 

    بنابراین بهتر این است که اول بگوئیم علی محمدشیرازی با حسینعلی نوری و عبدالبهاء نزاع و دعواهای خود را صاف کنند و در صورتی کهدارای یک قول شدند، در آن صورت به ما بگویند تا ما بپذیریم! مگر معقول است که یکانسان گاهی امام، گاهی پیامبر و گاهی خدا باشد؟ آیا کسی که گفتارش تا این اندازه داردو پریشان است که حتی پیروانش نتوانند بگویند آقا چه کاره است، انسان تحت چه عنوانیمی تواند به ایشان دست ارادت دهد؟


    آنچه که به حق نزدیکتر است و گفتار درست و راست نیزمی باشد، این است که بگوئیم در حقیقت علی محمد شیرازی هیچکاره بودند و اختلال حواسو خبط دماغ داشتند. همانطور که مبلغین این فرقه نیز در کتاب های خود آن را نقل نموده اند و إلا دست بیگانه و اجنبی نمی توانست اورا بوقلمون صفت معرفی نماید.


برای دیدن کتب ظهورالحق، مقاله شخصی سیاح، احسن القصص، مفاوضات،اشراقات، تاریخ صدرالصدور و لوح هیکل الدین روی ادامه مطلب کلیک کنید.

علی محمد باب تروریست

ادعاهای بهاءالله - 38

دروغگوئی علی محمد باب

محمد ,  ,علی ,شیرازی ,قول ,کتاب ,علی محمد ,محمد شیرازی ,    ,است که ,و شریعت

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مشارکت در ساخت noorolghaem مطالب درسی دوره اول متوسطه شرکت تعاونی دهیاران روداب سبزوار آموزش های ویژه در دست شما! motedalka مقاله ای دانشگاه های برتر دنیای خاطرات شهریار./ تور ارمنستان صبح صادق