محل تبلیغات شما

                               سالروز میلاد مهدی موعود (عج)

 

     آدمیان در تمام کره زمین و در همه زمان ها پیوستهچشم به راه آمدن کسی بوده و هستند که آخرین امید کسانی است که به امید زنده اند.این امید و انتظار آنگاه به اوج خویش می رسد که ستم و سیاهی بروز بیشتر و ظهور زشتتری یابد و انسان های دل سوخته و دل خسته را بر آن دارد تا با تمام وجود از پنجرهامید به جاده انتظار چشم بدوزند و برای آمدن منجی تمام ستم دیدگان و زدودن زشتی هاو ستردن سیاهی ها به دست توانای او از صمیم و سویدای دل دعا کنند.


    بشارت به آمدن منجی نه تنها در ادیان آسمانی والهی آمده، بلکه مکتب های بشری نیز تنها راه نجات نهائی انسان ها را ظهور یک عدالتگستر جهانی می دانند و او را همان کسی می شناسند که به راستی امید آدمیان است. باآن که ظهور کسی که جهان را از پلیدی ها و پلشتی ها پاک می کند، مقبول و مطلبوب همهآئین هاست، ولی اسلام در این باره ویژگی هائی دارد که اشاره می کنیم.


    در هیچ یک از آن آئین ها به اندازه ای که در اسلامبه آمدن آن راد مرد دادگری و دادگستری تأکید شده، تأکید نشده است. در ده ها آیاتشریفه قرآن و صدها روایت امیدزا، ابعاد گوناگون این رستاخیز جهانی برای برقراریآسایش و امنیت همگانی موشکافانه بررسی شده است.


    به اندازه ای که در اسلام به مؤمنان و مسلمانانسفارش شده که برای آمدن آن عزیز دعا کنند، در دیگر ادیان و مکاتب در این باره سخنیبه میان نیامده است. دعاهای مهدوی خود به تنهائی گستره ای شگفت از معارف بلنداسلامی را در بر دارد.


    ویژگی های مهدی موعود تنها در اسلام به روشنیبیان شده و روشن تر از آنچه در متون اهل سنت آمده، روایاتی که شیعیان از رسولخداصلی الله علیه و آله و سلم و ائمه أطهار علیهم السلام نقل کرده اند، آمده است. نشانه های روشن تریهمانند: نسب آن حضرت، ولادت شگفت انگیز، نهان زیستن، طول عمر، چگونگی برپائیحکومت جهانی و.


    قرآن کریم به برپائی عدالت جهانی و دادگری نهائیچنین بشارت می دهد: زمین از آن خداوند است. آن را به هر کس از بندگانش که خودبخواهد به ارث می رساند. و فرجام فرخنده از آن پروا پیشگان است.(1) در آیه ای دیگر پیشینه این اعتقاد چنین بیان شده است: ما در پی کتاب های آسمانیپیشین در زبور داوود نوشتیم که زمین را بندگان صالح ما به ارث می برند.(2)


    در مزامیر یا زبور حضرت داوود این بشارت چنینآمده است: اما نسل شروران ریشه کن خواهد شد. نیکان دنیا را به ارث خواهند برد و تاابد در آن ست خواهند نمود.(3) این وعده ای است که خداوند در قرآن کریم در سوره مبارکه نور آیه شریفه 55 نیز برآن پای فشرده است.


    دو گروه اصلی و بزرگ مسلمانان، شیعه و سنی، درباره قیام جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق نظر دارند. هر دوگروه در ضرورت ظهور حضرت مهدی و حتمی بودن آن، مضمون یک سانی را از رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکنند که حضرت فرمودند: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روزرا آن قدر طولانی می کند تا مردی از اهلبیت مرا برانگیزاند. او هم نام من و همکنیه من است و زمین را همانگونه که از بیداد و ستم پر شده است، از عدل و داد میآکند.(4)

  

    امام دوازدهم شیعیان حضرت مهدی صاحب امان عجل الله تعالی فرجهالشریف در شب پانزدهم شعبان سال 255 هجری در شهر سامرای عراق پنهانی به دنیا آمد. (5) در سال 260 هجری پس شهادت پدر گرامی اش،امام حسن عسکری علیه السلام در سن پنج سالگی به امامت رسید.(6)


    این زندگی مخفیانه که در اصطلاح به غیبت صغریمشهور است، تا سال 329 هجری امتداد یافت. در این دوران 69 ساله، چهار نفر ازشیعیان برجسته و برگزیده، یک به یک با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط مستقیمداشتند و واسطه میان حضرت و مردم بودند که اصطلاحاٌ به این بزرگواران نائبان خاصامام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می گفتند.


    پویا بودن جامعه مسلمانان به ویژه شیعیان، در پیعقیده به ظهور منجی موجب گردید تا دشمنان دین بر آن شوند تا به منظور سست کردنپایه های این باور بلند و استوار، به ستیز با این آرمان آسمانی برخیزند. دشمنان درجدال با باور مهدویت، دو راه در پیش گرفتند: اول، دروغ پردازی یا خیال بافی در باور مهدویت و ساختن و پرداختنمهدی نمایان دروغین. دوم، انکار مهدویت و موهوم نمایاندن این عقیده والا ومبارزه با اصل عقیده به مهدویت.


    هرچند موضوع مهدویت یک مسئله مهم مربوط به جهاناسلام و بلکه جوامع بشری است، اما از آنجا که ایران مهد و اعتقاد به مهدویت و تشیعاست، از حدود 0 سال پیش، هر دو پدیده پلید در مملکت ایران رخ نمود.


    یکی از کسانی که 0 سال پیش ادعای مهدویتکرد، جوانی از اهل شیراز به نام میرزا علی محمد بود. او نخست در پنجم جمادی الأولی 1260 هجری قمری(7)مدعی شد که ارتباط ویژه ای با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد و بهاین ترتیب خود را باب امام زمان علیه السلام معرفی کرد.


    در پی ادعای بابیت، گروهی ادعای دروغین او را باور کردند و به او گرویدند. چهار سال بعد، پس از آنکه بازار بابیت علی محمد گرم شد، ادعا کرد که من قائم موعود اسلام نیز هستم.


    اندک زمانی بعد، ادعای نسخ اسلام را که توسطگروهی از پیروانش در بدشت شاهرود اعلام شده بود، تأئید کرد و بدینسان خویشتن را پیامبر خدا پنداشت(8) و کتاب آسمانی جدیدی به نام بیان آورد. علی محمد شیرازی در پایان عمر نسبتاً کوتاهشپرده را بالاتر زده و ادعا کرد که ذات حقتعالی و کیان و هستی اوست.(9)


    پیروان باب به تحریک او و البته به تصور آمادهکردن زمینه ظهور قائم آل محمد صلوات الله علیه و آله در زمان حیات او و نیز پس ازمرگش، سه جنگ داخلی در ایران (فتنه قلعه طبرسی، فتنه زنجان و فتنه نی ریز) به راه انداختند که آسیب جانی و مالی فراوانی به ملت و دولتوارد آورد.


    سرانجام میرزا علی محمد باب به اصرار امیر کبیرو به جرم ایجاد آشوب و بلوا و کشت و کشتار، در تاریخ 28 شعبان 1266 قمری(10)اعدام شد. او دو سال پیش از اعدام و در پی خوردن یازده ضربه چوب بر کف پا! ازتمامی دعاوی پیشین خود دست برداشت و توبه کرده بود اما باز بر همان منوال دعاوی خویش را ادامه داد.


    پس از مرگ باب و در پی حوادث و رخدادهائی حساب شده در کشور،شخصی به نام میرزا حسینعلی نوری مازندرانی ملقب به بهاءالله ادعا کرد که موعودباب و بلکه موعود تمامی ادیان و امت ها، هموست و خود را برتر از همه پیامبران شمرد و دین جدیدی به نام بهائیت عرضه کرد. از آنجا که روی سخن ما در اینوبسایت بهائیت شناسی با کسانی است که می خواهند با اصول و مبانی فکری بهائیت آشنا شوند، تمامیاستنادها و استدل ها در تمام مباحث، مبتنی بر کتاب هائی است که توسط رهبران یامبلغین بهائی نوشته شده است.


    علی محمد شیرازی (باب) در آغاز دعوتش خود راواسطه فیض کسی می داند که غائب است و کمالات بی شمار دارد و خویشتن را سخت مطیع اومی داند. بگونه ای که مدعی می شود هر حرکتی که انجام می دهد، به اراده آن شخص بزرگواراست. عبدالبهاء در کتاب مقاله شخصی سیاح در بخش آغازین تاریخ باب صفحه 2 سطر 2 چنین می نویسد: درسنه هزار و دویست و شصت، در سن بیست و پنج در شیراز، در روش و حرکت و اطوار وحالات او آثاری نمودار شد که آشکار شوری در سر و پروازی دیگر در زیر پر دارد. آغازگفتار نمود و مقام بابیت اظهار و از کلمه بابیت مراد او چنان بود که من واسطهفیوضات از شخص بزرگواری هستم که هنوز در پس پرده عزت است و دارنده کمالات بی حصر وحد، به اراده او متحرکم و به حبل ولایش متمسک».

   

    بهاین ترتیب باب در آغاز دعوتش خود را واسطه فیض از کسی می داند که غائب است و کمالاتبی شمار دارد و خویشتن را سخت مطیع او می داند؛ به گونه ای که مدعی می شود هرحرکتی که انجام می دهد، به اراده آن شخص بزرگوار است. عبدالبهاء در ادامه چنین میگوید: ودر نخستین کتابی که در تفسیر سوره یوسف مرقوم نموده، در جمیع مواضع آن، خطاب هائیبه آن شخص غائب که از او مستفید و مستفیض بوده، نموده و استمداد در تمهید مبادیخویش جسته و تمنای فدای جان در سبیل محبتش نموده، از جمله این عبارت است: یا بقیةالله قد فدیت بکلی لک و رضیت السب فی سبیلک و ما تمنیت الا القتل فی محبتک و کفیبالله العلی معتصماً قدیماً».

 

    بهگفته رهبر دوم فرقه ضاله بهائیت یعنی عبدالبهاء "آن شخص غائب" که علی محمد شیرازی خود را باب او نامیدهاست، چنین ویژگی ها را دارد:


1- علی محمد باب در همه جای کتابش از او یاد کرده است.

2- علی محمد باب از او استفاده می کند و فیض می برد.

3- در بسترسازی آغاز کارش (که همان ادعای مقام بابیت است) ازاو مدد می جوید.

4- علی محمد باب خود را با تمام وجود فدائی او می شمارد.

5- علی محمد باب راضی است که در راه او دشنام بشنود.

6- علی محمد باب آرزوئی به جز کشته شدن در راه او را ندارد.


    فرقه ضاله معتقد است آن شخص غائب که علی محمد حاضر شد جانش را در راه او فدا کند، میرزا حسینعلی نوری می باشد، اما برای آن که به صورت کاملاً روشن و دقیقبدانیم که آن شخص بزرگوار کیست؟ به همان کتابی که عبدالبهاء از آن یاد کرده مراجعهمی کنیم. در صفحه نخست آن کتاب که علی محمد باب در تفسیر سوره یوسف نوشته و قیوم الأسماء نام دارد و عبدالحمید اشراق خاوری نیز در کتاب رحیق مختوم جلد 1 صفحه 34 سطر 2 آورده، چنین آمده است: الله قدقدر ان یخرج ذلک الکتاب فی تفسیر احسن القصص من عند محمد بن الحسن بن علی بن محمدبن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علی عبدهلی حجة الله من عند الذکر علی العالمین بلیغاً».


    یعنی همانا خداوند مقدر فرموده است تا این کتابرا در تفسیر نیکوترین داستان ها (سوره یوسف) از نزد محمد فرزند حسن، فرزند علی،فرزند محمد، فرزند علی، فرزند موسی، فرزند جعفر، فرزند محمد، فرزند علی، فرزندحسین، فرزند علی بی ابیطالب بر بنده اش (علی محمد باب) خارج سازد تا از نزد ذکر(لقب دیگر باب) حجت رسای خدا بر عالمیان باشد. آیا میرزا حسینعلی نوری، "محمد بن الحسن" نام دارد که بهائیان قائل هستند؟

 

برای دیدن کتاب مقاله شخصی سیاح، قیوم الأسماءو رحیق مختوم روی ادامه مطلب کلیک کنید.

 



1- سوره مبارکهاعراف، آیه شریفه 128

2- سوره مباکه انبیا،آیه شریفه 105

3- مزامیر حضرتداوود، مرمور 37، آیات 28 و 29

4- کشف الغمه،جلد 2، ص 476؛ بحارالأنوار، جلد 51، ص 85 و 102

5- چنان که حضرتموسی علیه السلام مخفیانه به دنیا آمد.

6- چنان که حضرتعیسی علیه السلام در گاهواره و در شیرخوارگی به پیامبری رسید. سوره مریم، آیات 29و 30

7- برابر با روز پنجشنبه مورخ 2 خرداد 1223 شمسی در سن 25 سالگی در شیراز.

8- بیان عربی، ص 3

9- لوح هیکلالدین، ص 5

10- برابر با روزسه شنبه مورخ تیر 1229 شمسی در سن 31 سالگی در تبریز.

علی محمد باب تروریست

ادعاهای بهاءالله - 38

دروغگوئی علی محمد باب

    ,علی ,محمد ,باب ,بن ,ها ,علی محمد ,محمد باب ,خود را ,آن شخص ,در پی ,فرزند محمد، فرزند

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بلاغُ المبین اتوماسیون صنعتی | OMRON Daniel's style taleghanic60.congress60.org السلام علیک یا امام محمد تقی یا جوادالائمه endoorgoze beckyfang tiorerypro Yasmine's collection motidetea